نویسنده‌ای ماندگار است که اثر او دستاوردی برای ادبیات جهان داشته باشد. اهمیت دانته در این است که او برای نخستین بار تجارب زندگی شخصی‌اش را با رویدادهای ادبی و سیاسی ایتالیا در قرون وسطی درآمیخت. تا پیش از دانته، هنوز هیچ نویسنده‌ای زندگی روزانه و سرگذشت خود را موضوع منظومه‌های حماسی یا تراژیک نکرده بود. دانته نخستین شاعر جهان است که خودش را روی صحنه می‌آورد. دانته در آثارش به شکل قهرمانی دردمند، عاشق‌پیشه و سرگردان ظاهر می‌شود. مهم‌ترین اثر دانته «کمدی الهی» نام دارد.

دانته در فلورانس در رشته‌ی زبان و سخنوری تحصیل کرد. در ۹ سالگی با زنی به نام به‌آتریس پورتیناری (Beatrice Portinari ) آشنا شد. عشق دانته به این زن از موضوعات جاودانه‌ی تاریخ ادبیات جهان است. دانته در منظومه‌ای به نام «زندگی نوین» (Vita Nova ) (۱۲۹۵- ۱۲۹۲) چهره‌‌ای از به‌آتریس ترسیم می‌کند و او را در اشعار این کتاب و بعدها در کمدی الهی نیز، به شکل زیبایی کمال مطلوب زنانه جلوه می‌دهد. به‌آتریس در بیست و چهارسالگی درگذشت و مرگ او تأثیر عجیبی بر دانته گذاشت. ذهن دانته با مرگ این زن که در نظر او زیباترین زن جهان و بهترین معشوقه جلوه کرده بود، با مرگ درگیر شد. درگیری ذهنی دانته با مرگ در سراسر زندگی‌اش ادامه داشت، و هرگز نتوانست مرگ را به‌عنوان بخشی از زندگی بپذیرد. پس از مرگ به‌آتریس بود که دانته تلاش کرد در آثارش بر مرگ غلبه پیدا کند.

دانته اندکی پس از درگذشت پدرش در سال ۱۲۸۵ با زنی به نام «گما» از خانواده‌ی قدرتمند و سر‌شناس «دوناتی» ازدواج کرد. پس از تحصیل وارد سیاست شد و هر چند که خانواده‌ی همسرش از نزدیکان پاپ بود، در نزاع میان امپراطور بیانچی و پاپ نری، جانب امپراطور را گرفت. در سال ۱۳۰۲ او را به فعالیت‌های ضد ملی و اخلال در امنیت ملی متهم کردند، از مشاغل دولتی برکنارش کردند و پس از پرداخت جریمه‌ی نقدی او را به مدت دو سال به خارج از فلورانس تبعید کردند.

    دانته تا پایان زندگی در تبعید به‌سر برد و ذهن او همواره با «مرگ درگیر» بود. پیام دانته و راز جاودانگی‌اش در این است که اصالت تخیل را در برابر مرگ قرار می‌دهد.

دانته اما به این حکم تن نداد و محکوم به مرگ شد، اما به وساطت خانواده‌ی همسرش سرانجام به تبعید از فلورانس تن داد و تا پایان عمر در تبعید زندگی کرد و از نظر مالی محتاج دیگران بود.

در تبعید دانته علاوه بر سرودن اشعار تغزلی مقالاتی نیز پیرامون زبان و سیاست و فلسفه و علوم طبیعی نوشت تا اینکه سرانجام در سال ۱۳۱۱ شاهکارش، «کمدی الهی» را به زبان مردم کوچه و بازار آفرید و مشهور شد. می‌گویند «کمدی الهی» پایه‌گذار زبان ایتالیاتی جدید است. صفتِ «الهی» را جوانی به نام «بوکاچیو» که از مریدان دانته بود به این اثر اطلاق کرد.

دانته در «کمدی الهی» که یک اثر استعاری و حماسی در یک صد سرود است، سه عالم برزخ، دوزخ و بهشت را وصف می‌‌کند. شخصیت اصلی در این اثر خودِ نویسنده است که در سفری به ارواح مردگان برمی‌خورد. آن‌ها از سرگذشت‌شان با او سخن می‌‌گویند. در این میان «ورژیل» که در این اثر نماد خردگرایی‌ست، همراه شاعر به دوزخ می‌‌رود و دوزخ را به او نشان می‌‌دهد. به‌آتریس به عنوان نمادی از اراده‌ی پروردگار دست شاعر را می‌‌گیرد و او را با خود به بهشت می‌برد.

پیام دانته و راز جاودانگی او این است که اصالت تخیل را در برابر مرگ قرار می‌دهد. دانته اندکی پس از به اتمام رساندن «کمدی الهی» از تبعیدگاهش به ونیز رفت و از آنجا به زادگاهش راونا برگشت و در چهاردهم سپتامبر سال ۱۳۲۱ در این شهر درگذشت.

کمدی الهی نخستین بار به ترجمه‌ی زنده‌یاد شجاع‌الدین شفا در سال ۱۳۳۵ توسط انتشارات امیر کبیر منتشر شد و تا سال‌ها پس از انقلاب، وزارت ارشاد به این کتاب اجازه‌ی تجدید چاپ نمی‌داد.