رمان «سفرکردهها» انتشارات پیام در آلمان به تازگی منتشر کرده است. وقایع این رمان در فاصله تابستان تا پاییز ۱۳۳۲ بعد از کودتای ۲۸ مرداد در خانواده یک نماینده مجلس شورای ملی و از دریچه چشم و از درون ذهن اعضای خانواده او و یک زن آلمانی که به ایران سفر کرده اتفاق میافتد. بیگانگی، از خودبیگانگی، سرخوردگیهای اجتماعی، تبعیض و خودفریبی مجموعهای از وقایع را رقم میزند که حاصلی جز ویرانگری ندارد. به یک معنا فصلی از تاریخ ایران از درون یک خانواده و در ماجراهایی که مستقیماً به کودتا ربط ندارد روایت میشود با این امید که زوال یک خانواده و شکلگیری خشونت و وضع ویژه عاطفی انسانها در چنین بحرانهایی را درک کنیم. علی آشوری پنج نکته درباره این رمان را مطرح کرده:
ادامهکد ۹۹، آی سی یو
۱ اردیبهشت ۱۳۹۹گان را پوشیده، موهای سرش را به قاعده پوشانده، ماسک را به دهان بسته و عینک را به چشمش زده بود، آخر سر دستکشهایش را هم پوشیده بود و حالا دستی داشت از پشت سر گان را به کمر او گره میزد. آماده شده بود که یک بار دیگر مرز بین پاکی و آلودگی، حدفاصل بین سلامت و مریضی را پشت سر بگذارد و از درگاهی که بین زندگی و مرگ فاصله میانداخت بگذرد. در همه این چند هفتهای هم که از شیوع میگذشت حتی یک بار از خودش سئوال نکرده بود که چرا من؟ امروز اما به دلش آمده بود که او هم آلوده میشود مثل خانم مرتضوی که آلوده شد و الان دو هفتهای است در آی سی یو بستری است. مرتضوی که دو تا بچه داشت، شوهرش مهندس سدسازی بود و زندگی موفقی داشت. کرونا یک شورشی تمامعیار است. فرقی بین او و یکی مثل مرتضوی نمیگذارد.
ادامهو آنگاه کرونا نازل شد
۶ فروردین ۱۳۹۹صدایی از کسی درنمیآید. صبحها در حیاط مجتمع که معمولاً تا پیش از قرنطینه پر آمد و شد بود کسی را نمیبینی. خطوط مورب ساختمانها و محل تلاقی آنها با آسمان دست نخورده، گاهی آفتاب بهاری میتابد و گاهی هم آسمان به رنگ خاکستری درمیآید. از پشت پنجره بعضی وقتها شاید بتوان کسی را دید که ماسک به صورتش زده، دستکش پوشیده و ساک خرید سنگینی را به دست گرفته، سر در قفا فروبرده و به سمت خانه رهسپار است. کرونا.
ادامهتجربه سانسور: همسفرگی به جای همخوابی
۱۸ بهمن ۱۳۹۸در سیزدهمین شماره نشریه «آوای تبعید» بیش از ۵۰ نویسنده تجربه خود از سانسور آثارشان در ایران را بیان کردهاند: سندی از فرهنگ حذف در ایران. تجربه من به انتشار ترجمه هیولای هاوکلاین براتیگان برمیگردد. مقالهای که میخوانید زمستان ۹۸ در «آوای تبعید» منتشر شد:
ادامهآلدوس هاکسلی و آرمانشهر
۳۰ شهریور ۱۳۹۱آلدوس هاکسلی از بزرگترین منتقدان اجتماعی در قرن بیستم است. او در مشهورترین رمانش، در “دنیای قشنگ نو” که نخستین بار در سال ۱۹۳۲ انتشار پیدا کرد، طرحی از یک جامعه ماشینی در جهانی غارتشده بهدست میدهد که در آن انسانها از غرایز طبیعیشان و از طبیعت دور افتادهاند، اما بهازای آن در رفاه زندگی میکنند.
ادامهیوزف روت و افسانه یک دائمالخمر مقدس
۲۵ شهریور ۱۳۹۱سالهای دهه ۱۹۲۰ در وین و در برلین سالهای امیدبخشی بودند. مردم متوسط یک زندگی سرخوشانه و بوهیمایی در پیش گرفته بودند. کابارهها و کافهها در متروپلهای آن زمان، در وین، برلین و بهویژه پاریس رونق داشتند. یورف روت، روزنامهنگار و نویسنده اتریشی فرزند این دوران شکوفایی هنری و فرهنگی در اروپای مرکزیست. مهمترین درونمایه آثار او مفهوم «پدر» است.
ادامههنری میلر و معشوقهاش آنائیس نین
۲۴ شهریور ۱۳۹۱هنری میلر با رمان “مدار رأس سرطان” ادبیات داستانی در نیمه دوم قرن بیستم را کاملاً دگرگون کرد. بین “مدار رأس سرطان” و سهگانه “پلکسوس”، “نکسوس” و “سکسوس” ۳۶ سال فاصله وجود دارد.
ادامهدی. اچ. لورنس، لیدی چاترلی و معشوقاش
۱۹ شهریور ۱۳۹۱دیوید هربرت لورنس یک جوانک نازپرورده و مریضاحوال بود. وابستگیاش به مادرش بدان حد بود که هیچکس گمان نمیکرد روزی بتواند از زیر سایه مادر بیرون بیاید و نقطه روشنی در تاریخ ادبیات جهان به وجود آورد. لورنس ابتدا مثل مادرش به حرفه معلمی روی آورد، اما در سال ۱۹۱۱ به بیماری سل مبتلا شد، ناگزیر از معلمی استعفا داد و خانهنشین شد و در همان سال بود که نخستین رمانش را با عنوان «طاووس سفید» انتشار داد. سال بعد رمان «پسران و معشوقان» را منتشر کرد که روایتیست از وابستگی نویسنده به مادرش. اصولاً باید به دو عامل بسیار تعیینکننده در چگونگی شکلگیری آثار لورنس توجه داشت: او از یکسو مانند نویسندگان همنسلش به شدت تحت تأثیر فروید بود و از سوی دیگر مواد و مصالح رمانهایش را از زندگی خودش وام میگرفت. برای مثال لیدی چاترلی ما بهازای بیرونی دارد و او هم کسی نیست جز همسر نویسنده، زنی بهنام فریدا ریشتهوفمن.
ادامهلیون فویشتوانگر و رمان مستند تاریخی
۱۳ شهریور ۱۳۹۱لیون فویشتوانگر، یکی از مهمترین نویسندگان آلمان و از چهرههای ادبیات تبعید در این کشور است. او با نخستین رمانی که با عنوان “یهودی بانمک” انتشار داد، توجه منتقدان و خوانندگان را برانگیخت. فویشتوانگر با این اثر رمان تاریخی را که تا آن زمان در حد رمانهای سرگرمکننده تنزل پیدا کرده بود احیاء کرد.
ادامهفرانتس کافکا و تنهایی انسان
۸ شهریور ۱۳۹۱اگر بخواهیم محوریترین موضوع آثار کافکا را در یک جمله بیان کنیم، میگوییم کافکا مانند یک پیامبر به چگونگی هستی انسان نظر داشت.
ادامهجیمز جویس و حد توانایی یک نویسنده
۵ شهریور ۱۳۹۱یکی از منتقدان در یکی از برنامههای تلویزیونی در آلمان به کنایه گفت جیمز جویس مثل آشپزیست که دستپختش خوردن ندارد، اما همه آشپزان جهان از روی دست او غذاهاشان را میپزند. همچنین میگویند بعد از خدا از نظر توانایی در آفرینش، شکسپیر و پس از او جیمز جویس قرار دارد.
ادامهویرجینیا وولف و ارزشهای زنانگی
۱ شهریور ۱۳۹۱احتمالاً بسیاری از شنوندگان رادیو زمانه با نمایش “چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد” نوشته ادوارد آلبه آشنا هستند. این نمایش از شهرتی فراگیر برخوردار است، چون هم کار درخشانیست و هم اینکه بر اساس آن فیلمی هم در سال ۱۹۶۶ ساخته شد و با بازی الیزابت تایلور و ریچارد برتون اکران شد و شهرت آن را عالمگیر کرد.
ادامههرمان هسه، نویسنده جستوجوگر
۳۰ مرداد ۱۳۹۱هرمان هسه بیتردید یکی از پرخوانندهترین و محبوبترین نویسندگان آلمانی در جهان است.
ادامهتوماس مان و اضمحلال فرهنگی در آستانه قرن بیستم
۲۳ مرداد ۱۳۹۱میگویند وقتی توماس مان در دوازدهم نوامبر ۱۹۲۹ اطلاع پیدا کرد که نوبل ادبی به رمان “بودنبروک” تعلق گرفته، مأیوس و عصبانی شد. او مطمئن بود که در آن سال جایزه نوبل را دریافت میکند، اما امید داشت که این جایزه را به خاطر رمان “کوه جادو” به او اهداء کنند.
ادامهآندره ژید، لذتجویی و تنخواهی
۲۰ مرداد ۱۳۹۱آندره ژید تا زمانی که زنده بود، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین نویسندگان فرانسه به شمار میآمد. او نویسندهای بود بسیار سختکوش تا آن حد که میگویند میز تحریر مانند خانه دومش بود.
ادامهماکسیم گورکی، ادبیات و انسانیت
۱۷ مرداد ۱۳۹۱انسانهای محروم و ندار در مرکز آثار ماکسیم گورکی قرار دارند. او با واقعگرایی و با توجه به شخصیتهایی که از میان رعیتها و کارگران و بیچیزان جامعه انتخاب میکرد، موفق شد شیوه تازهای در ادبیات داستانی جهان ابداع کند.
ادامهآنتون چخوف، نویسنده نیکوکار و اصلاحطلب
۱۳ مرداد ۱۳۹۱چخوف از آن نویسندگانیست که حتی ۲۰۰ سال پس از درگذشتش هم همچنان از او یاد خواهند کرد و نمایشنامههایش همراه با نمایشنامههای شکسپیر هنوز هم تماشاگران زیادی را به تآترهای جهان میکشاند. چخوف اما پیش از آنکه به عنوان نمایشنامهنویس خود را بشناساند، بیشتر برای گذران زندگی، داستانهای کوتاه و بلند و طنزنوشتهایی کوتاه مینوشت و در روزنامهها منتشر میکرد.
ادامهکنوت هامسون، در خدمت به کلام و در خیانت به وطن
۹ مرداد ۱۳۹۱کنوت هامسون یکی از مهمترین نویسندگان نروژ است. او مجموعه رمانهایی عظیم از خود به جای گذاشت. “گرسنگی” و “میوه زمین” از مهمترین آثار او بهشمار میآیند. هامسون با “گرسنگی” به شهرت رسید و با “میوه زمین” نویسندگیاش ثمر داد و نوبل ادبی را از آن خود کرد. او این جایزه را بعدها به گوبلز، وزیر تبلیغات حکومت نازیها در امپراطوری سوم آلمان اهداء کرد و پس از خودکشی هیتلر، با بغضی در گلو که از میان جملاتش بهخوبی شنیده میشود، هیتلر را یک جنگجو و یک قهرمان خواند و مقابل او سر خم کرد.
ادامهجرج برنارد شاو و پیگمالیون
۵ مرداد ۱۳۹۱جرج برنارد شاو بهطرز کاملاً غیرمنتظرهای به شهرت رسید: وقتی یکی از کمدیهای او با عنوان ” جزایر دیگر جان بول” روی صحنه رفته بود، پادشاه بریتانیا، ادوارد هفتم چنان از خنده رودهبر شد که از روی صندلی افتاد. از آن پس هر یک از نمایشهای بیشمار جرج برنارد شاو که روی صحنه رفت، با موفقیت در لندن اجرا شد و تماشاگران بسیار داشت.
ادامهاسکار وایلد و انحطاط یک دوران
۱ مرداد ۱۳۹۱پیش از آنکه اسکار وایلد، نویسنده ایرلندی و انگلیسیزبان به شهرت برسد، در کلوبهای شبانه و در کافهها و در مجالس لندن به عنوان یک جوان حاضرجواب و فوقالعاده خوشپوش و خوشکلام شهرت داشت. لباسهای نامتعارف اما زیبایی که میپوشید، در این محافل یک حادثه به شمار میآمد.
ادامه