فصلی از رمان سفرکردهها (نشر نی) که سانسور شد و به این شکل در کتاب نیست:
پس از شام، پورداوود با پدر، آقامرتضی مباشر او، آقای یاوری که زمین کارخانه را دیده و پسندیده بود، آقای زنگنه رئیس ادارۀ قند و شکر، حاجعمو، خاندایی، پسرخالهها و پسرداییها و شوهرخواهرهاش فؤاد و میثم و علی و پسرهای آنها و دو داماد حاج عمو، خسرو و داریوش، و پسرهای آنها، که حالا دیگر یک پای بازی به حساب میآمدند، به بالاخان رفتند. زنها سفرۀ سفید را از پیش روی زمین انداخته بودند. پورداوود پیش پدر نشسته بود.
ادامه